سید باقر عطار

حکیم ، عارف ، زاهد ، عطار ، خادم مردم و غلام اهل بیت سلام الله

از یکی از شاگردهای قدیمی سید پرسیدن : کسی خوابش رو دیده ؟ گفت : یکی دو نفر که دیده بودن ، گفتن : توی خواب گفته من که نمردم ! زنده ام ! یه خانومی خواب دیده بود : شبی خواب دیدم ایشان در هیئت به امورات مشغولند و خیرات دارند دیدم زنی درکنارهیئت مشغول درست کردن ماده ای سمی و خطرناک بود که گویا سحری درآن بود و زمانی که میخواست آن ماده سمی را به آقا بخوراند من با او بحثم شد و رودرروی آقا دعوا کردم که چرا این کارو انجام میدی مگه چه بدی درحقت کرده؟ آقا با همان آرامش جواب دادند طوری نیست نگران نباش اگر زهر مار هم باشد کاری نمیتواند بکند و اثری ندارد.

الهم صل علی محمد و آل محمد - روحش شاد - التماس دعا
نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

حدود 40 سالی میشد ،که دم دمای غروب مردم پشت این در جمع میشدن تا سید رو ببینن .... یا سید اونا رو ببینه .

شنیده بودم پدر سید باقر هم سی چهل سالی بود که نذر آبگوشت جمعه داشت و به سید آبگوشتی معروف شده بود .

شاید بشه گفت حدود حداقل 60 سال جمعه ها ظهر این خونه نذر آبگوشت داشته. و حدود 40 سال شبهای جمعه سفره حضرت رقیه.

اوایل که تازه وارد بودم ، یه روز عصر پشت در توی صف منتظر بودم . یه کم خجالت میکشیدم که شاید دیگران من رو عامی و عمل فرض کنن . با یه نفر بنام احمد که حدود 50 سالی داشت سر صحبت رو باز کردم . او داستان جالبی رو از سالهای 63 تعریف کرد: احمد می گفت : من رفیقی بنام علی رضا داشتم که اون  رو برای رفع مشکلات گوارشی اورده بودم . اون هیچ اعتقادی به دکتر علفی نداشت . اون روزا تمام صف بیکباره میرفتن داخل سالن داخلی و توی چند تا ردیف کیپ تا کیپ بصورت 2 زانو میشستن . من و علی رضا صف دوم اون آخر بافاصله زیاد از سید نشسته بودیم و سید تو حال خودش بود و زمزمه مردم بلند بود و صدا به صدا نمیرسید . علیرضا خیلی آروم درگوشم با تمسخر گفت همه ما عممل هستیم.بیکباره سید با صدای بلند گفت علیرضا صف دوم نفر دوم بلند شو واستا . یکدفعه سکوتی حاکم شد . به علیرضا گفتم تورو میگه .بالاخره علیرضا با رنگ و روی مثل گچ بلند شد . سید گفت تو 1 سالیه مشکل معده داری ... مشکل کمر داری ... دومین زنت رو هم که داری طلاق میدی ... تو فکر کردی با پای خودت اومدی اینجا ... بالاخره موقع خداحافظی سید یه نمره به علیرضا داد و گفت این برای دوستت حمید ه که تو اهواز زندگی میکنه. اون هم خیلی مشکل داره.

الهم صل علی محمد و آل محمد - روحش شاد - التماس دعا
نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: جمعه 11 مهر 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

سید معتقد بود علت سرطان و بیشتر بیماریهای سخت ، سرماخوردگی است.

سرماخوردگیهای مکرر که بطور کامل درمان نشورد.

نظر من: شاید این علامت باشد نه علت . ضعف سیستم دفاعی بدن !

بهیم منظور برای اغلب بیماریهای سخت مثل سرطان ، پرهیز غدایی ذیل رو تجویز میکرد . که تاثیر فوق العاده عجیبی داره . البته نسخه و دستورات دیگری هم تجویز میکردند .

این پرهیز غذایی بشکل اعجاب انگیزی سیستم دفاعی رو تقویت میکنه - و احتمالا این خود بدن هست که بطور هوشمند بر بافت های غیر همگون مثل سرطان و تومور ها غلبه میکنه .

نظر من : قرص سرماخوردگی ، حاوی آنتی هیستامین هستش. که سیستم دفاعی رو فلج میکنه . برعکس طب سنتی ! آیا علت شیوع بیماریهای سخت ، همین آنتی هیستامین نیست ؟!متعجب

 نکته خیلی خیلی مهم اینه که مابه سرماخودگی بی توجه نباشیم ... ولی روشی مناسب برای (غیرآنتی هیستامین و قرص سرماخوردگی )پیدا کنیم.

الهم صل علی محمد و آل محمد - روحش شاد - التماس دعا
نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: جمعه 11 مهر 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

از شاگرد های  آن استاد عزیز طلب همکاری و مساعدت دارم

 

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم   به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او   نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم   نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست   جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو   چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جامِ صافیِ وصل   ضرورتست که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید   کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم
الهم صل علی محمد و آل محمد - روحش شاد - التماس دعا
نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

آیا او را میشناسید ؟

این وبلاگ بیاد آن مرحوم عزیز ، در شب شهادت حضرت امام محمدباقر ع ایجاد شد.

آیا تمایل دارید راحش ، ادامه یابد ... ؟

اگر چه نمیتوانیم ... آن گونه باشیم.

اگر نسخه یا خاطره ای از آن عزیز دارید هدیه کنید .

آن مرحوم تا روزهای آخر برای رضای الهی خود را بزحمت انداخت.

روحش شاد

الهم صل علی محمد و آل محمد - روحش شاد - التماس دعا
نویسنده: آشنا ׀ تاریخ: چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:سیدباقر,عطار,حکیم,میدان قزوین,ناصرشراره,سیدتقی,میرزاآقابزرگ,خادم الحسین,حسینیه ,درمان ,نسخه ,دعا,آبگوشت,حضرت رقیه, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , bagher1393.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com